[ad_1]
علاوه بر گروه های چت و کنفرانس های والدین ، کتاب تماس به عنوان “کبوتر” بین والدین و معلمان برای به اشتراک گذاشتن و اظهارنظر در مورد نتایج یادگیری ، و همچنین نقاط قوت مورد نیاز برای ارتقا عمل می کند. نتایج دانشجویان نیاز به بهبود دارد.
این فرم برای کمک به خانواده ها و مدارس برای درک بهتر کودکان ، ارزیابی عادلانه و جامع آنها بسیار کاربردی است. همچنین فرصتی برای معلمان است که می توانند به پدر و مادر گوش فرا دهند تا سریع یاد بگیرند و جهت پیشرفت به کودکان کمک کنند.
معمولاً پس از آنكه كودك دفتر یادداشت را به اتاق شروع بازگرداند ، والدین خود این بخش را تأیید می كنند و آن را برای معلم می فرستند. رایج ترین نوع انتقاد: از معلمان بخواهید که به فرزند شما کمک کنند. هنوز دلم برایش تنگ شده ، امیدوارم معلم بگوید …

یکی از انتقادات به “مدل” والدین.
اما والدین افراطی نیز وجود دارند که تمام عادتهای بد خود را “آشکار می کنند” و باعث می شوند کودکان فقط بخواهند “زمین را سوراخ کنند” و مخاطب را بخندند. حتی والدینی هستند که کاملاً در مقابل معلمان نظر می دهند.
به طور خاص ، یکی از دوستان اخیراً “متأسفانه” نظرات والدین خود را به اشتراک گذاشت ، پس از خواندن آنها ، نمی دانست بخندد یا بخندد: “در خانه بمان ، شب درس نخوان”. این قسمت آگاه از والدین شما نیز صریحاً اظهار نظر كردند: “من هنوز در خانه احساس خوبی ندارم”. قسمت پیشنهادی برای معلمان و مدرسه به همان اندازه “چاق و چله” است: “لطفاً از معلم بخواهید به مدرسه برود ، خانواده شما بیشتر به شما می گویند.”

والدینی مثل این قد بلند باید بچه ها را “بکشند”؟
درست در زیر پست این دوست ، بسیاری از دانش آموزان نیز نظرات استاد را در کتاب تماس “نشان دادند”. در آن ، که به اشتراک گذاشته اید: “این معلم اظهار داشت: من خیلی جدی در كلاس بودم ، اغلب دستهایم را بلند می كردم تا صحبت كنم ، خوب درس می خواندم ، مطیعاً اطاعت می كردم و موفقیت های تحصیلی خوبی داشتم.
اما والدین من می نویسند: “در خانه من هنوز گیج هستم و خودآموز نیستم و اجازه می دهم خانواده ام چیزهای زیادی را به من یادآوری کنند ، امیدوارم معلم برای مدیریت دقیق تر آن با خانواده همکاری کند!”

“Phũ” بیش از کلمه “phư” است.
در مورد والدین دوست دیگر ، بنویسید: “من هم خوب هستم ، اما گاهی اوقات در خانه مورد آزار و اذیت قرار می گیرم. معلم در کلاس به من یادآوری کرد که باید خانواده بیشتری اضافه کنم و من در خانه بسیار کم درس می خوانم.”
اکثر “صاحبان بدبخت” هنگام به اشتراک گذاشتن این اظهارات بد ، شکایت کردند که در شرایطی قرار دارید که نمی توانید پرداخت کنید ، اما آن را نگه دارید. البته ، او سرانجام مجبور شد از برگرداندن دفتر معلم به اتاق پشیمان شود ، اما “در آن زمان ، من فقط آرزو می كنم كه كلاس ناگهان سوراخ شود و سپس وارد آن شود ، كمتر خجالتی باشد. من تعجب می كنم كه آیا فرزند بیولوژیك یا من سطل زباله را می گرفتیم؟“یک دوست بامزه گفت.
سلام دن
[ad_2]
آخرین دیدگاهها